آویناآوینا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

آوینا کوچولوی مامان و بابا

عکس

این چند وقت نرسیدم درست و حسابی به وبلاگت برسم معذرت معذرت سیزده به در سال 1392 رفتیم باغ بابا جواد و کلی عکس ازت گرفتم که دو تا شو میزارم     ...
29 فروردين 1392

مبارکت باشه گل گلی خانم

بالاخره دندون سومت با فاصله 3 ماه از دندون قبلیت در آمد دو  شب بود که نمی خوابیدی و تا صبح وول میزدی ی کمیم آب مماغت میومد شک کردم نکنه دخملی میخواد دندون در بیاره آخه ی کمیم لثه هات متورم شده بود امروز صبح که دندوناتو چک کردم دیدم بببببببببللللله ی مروارید کوچولوی دیگه نوک زده من و بابایی اینقدر ذوق کردیمو بوست کردیم قیافت دیدنی بود تعجب کرده بودی هر باریم ی لبخندی میزدی لابد با خودت گفتی صبح اول صبحی این کارا چیه عزیز دل مامانی دوست دارم ...
29 فروردين 1392

گل بانو

دختر گلم الان  شما خوابیدی و منم فرصت رو غنیمت شمردم . عزیز دلم در هر لحظه ای که میگذره بیشتر خدا رو شاکرم که تو رو به من داد و تو شدی دلگرمی من و هیچ وقت فکر نمیکردم اینقدر باعث آرامش من باشی. هر روز با کارای جدیدی که یاد میگیری منو مملو از شادی میکنی و دلم میخواد تمام دنیا را به پات بریزم دخترم عمرم هستیم با تمام وجودم دوستت دارم جوری که تا حالا هیچ کسیو اینطوری دوست نداشتم. قربون اون چشای نازت بشم  که از خواب پا شدیو داری زیر زیری منو نگا میکنی راستشو بخوای میخواستم ی کم از خودت و کارایی که میکنی بنویسم ولی نمیدونم چرا دلم خواست اینارو بگم . ...
27 فروردين 1392

هشت ماهگیت مبارک

                                                     دختر قشنگم هشت ماهه شدی . هر روز یک کار جدید یاد میگیری و منو به اوج میرسونی . در این ماهی که گذشت خییلی دختر خوبی بودی دیگه خانمی شدی برا خودت ومامان مثل همیشه خیلی دوست داره امیدوارم این ماه هم به همین خوبی سپری بشه و تو همیشه سالم و سرحال و پر انرژی باشی  . شیطونک من همه چیز برات تازگی داره و توجهت رو جلب میکنه و خ...
17 فروردين 1392

جیگر طلای من

چیزی دیگه تا عید نمونده دخترکم اولین عیدت پیشاپیش مبارک باشه و ان شاالله سالیان سال سر زنده و سلامت باشی عزیزم مموشک من بالاخره بعد کلی تلاش دو روزه قشنگ میتونی چهار دست و پا بری دیروزم موهاتو کوتاه کردیم خیلی خوشمل شد اینم عکسش ...
27 اسفند 1391

7 ماهه شدی عروسکم

دختر کوچولوی من امروز 7 ماهت هم تمام شد و وارد ماه هشتم شدی باورم نمیشه چقدر داره زود میگذره  و  من هر ثانیه که میگذره بیشتر عاشقت میشم و خدا رو برای داشتنت شکر میکنم نمیدونی چه حس قشنگیه دیگه برای خودت خانمی شدی البته از نوع شیطونش ی خانم کوچولوی نمکی که به همه چی کار داری و میخوای از همه چیز سر در بیاری چهار دست و پا میشی و نمیدونی چه تلاشی میکنی برای جلو رفتن ولی هنوز موفق به کشفش نشدی عاشق روروئکتی و باهاش به همه جا سرک میکشی مثل فشنگ از این طرف به اون طرف میری راستی امروز برای اولین بار زرده تخم مرغ خوردی خیلیم دختر خوبی بودی و اصلا اذیت نکردی چند روز پیشم من و بابایی رفتیم برات صندلی غذا خریدیم و توام خیلی دوست ...
16 اسفند 1391

مامان نگران

دختر گلم چند روزی هست که شدید آبریزش بینی داری و 2 روزم تب داشتی و خیلی بد اخلاق شدی الهی مامان قربون غرغر کردنت بره دکترم بردمت گفت احتمالا سرماخورده ولی من فکر میکنم میخوای دندون در بیاری این ماه خیلی به هر دومون سخت گذشت اولش که سرماخوردی و تب داشتی و با چند روز تاخیر واکسن زدی و دوباره تب کردی و دوباره حالا ... ای کاش من به جای تو مریض میشدم وقتی شبا نمیتونی بخوابی خیلی ناراحت میشم دیشب تا صبح نشستم و نگاهت کردم و هر باری ی بغض کوچولو اما خودمو کنترل کردم آخه مامان باید قوی باشه و دریا دل. ای کاش زود خوب بشی تا من از این دل نگرانی و دلشوره راحت بشم و دختر گلمم سلامت و خندان بشه خدا جون زود زود دخترمو خوب کن ...
12 اسفند 1391

بدون شرح

اینم از خوابیدن دختر گله قربون اون مدل چهار دست و پا شدنت برم من شیطونیم حدی داره مادر جون     ...
3 اسفند 1391

شیطون بلای من

دخترکم خیلی شیطون شدی ی ثانیه آروم نمیگیری از حالت خوابیده نیمه نشسته میشی و بعدشم چهار دست و پا ولی اون دستای کوچولوت هنوز نمیتونن تحمل کنن و بعد ی کم وقت سقوط اما از رو نمیری که دوباره از اول الهی تو همه کارات اینقدر پشت کار داشته باشی غلتم که نگو از این طرف به اون طرف وقتیم خسته میشی صورتتو میزاری زمین قمبل هوا و جیغ و جیغ الهی فدات بشم ووروجک من شبها هم که خوابیدنت خیلی بامزست اولا پتو که نمیزاری روت بندازم شوتش میکنی کنار دوما آروم و قرار نداری  تا صبح وول میزنی هر چی صافت میکنم فایده نداره غلت زدناتم که به کنار جالبیش این که بیدار نمیشی خلاصه تا صبح نمیزاری من بخوابم ...
2 اسفند 1391